چالش‌های اسفندماه کارمندان بانک قبل از ورود تکنولوژی‌های جدید بانکی

خوب یادم است که آن سال‌ها، اسفندماه برای کارمندان بانک و خانواده‌های آنها نوعی کابوس محسوب می‌شد؛ چراکه از اوایل اسفندماه دیر به خانه رفتنشان آغاز می‌شد. روزهای اول اسفند یکی دو ساعت کار بیشتر بود و هرچه به پایان سال نزدیک‌تر می‌شدیم، ساعات اضافه‌کاری بیشتر و بیشتر می‌شد تا جایی‌که در هفته‌ پایانی اسفند حداقل سه الی چهار کارمند هرروز ناچار بودند تا پاسی از شب در شعبه بمانند که بتوانند جمع‌بندی سال مالی را پیش از اتمام اسفندماه به پایان برسانند. کاری که هر کسب‌وکاری در آخر سال انجام می‌دهد؛ بررسی تمامی حساب‌ها، سود و زیان‌ها و وضعیت حساب‌های جاری.

در آن سال‌ها که هنوز کرونا شب عید را از ما نگرفته بود، شور و شوق خرید وجود داشت و همیشه هفته‌های پایانی اسفند، تنها سهم کارکنان شعب بانکی از این شور و شوق عید، صدای خنده مردم در حال عبور از کنار شعبه در شب‌های اضافه‌کاری بود.

اگر به حافظه تاریخی ۲۰ الی ۳۰ سال قبل (دهه ۷۰) یا قبل از آن سری بزنیم، تصویری از بانک‌ها را به یاد می‌آوریم که سیستم‌های بانکی عموما دستی بودند و بسیاری از داده‌ها یا روی کاغذ ثبت و بایگانی می‌شد یا در نرم‌افزارهای ساده، کم امکانات و ابتدایی بانکداری. در آن سال‌ها ما نمی‌توانستیم کارهای بانکی خود را در شعبه‌ای، به‌جز محلی که در آن حسابمان را بازکرده‌ایم، انجام دهیم، چراکه اطلاعات بانکی ما فقط در یک شعبه وعموماً روی کاغذ موجود بود. در سال‌های آغازین ورود کامپیوترها به سیستم‌های بانکی، باز هم روند انجام فعالیت‌ها تغییر چندانی نکرده بود و صرفا سندهای پایانی و کنترل آخر توسط سیستم ثبت می‌شد و هنوز هم تمام کارهای پیش از آن را کارمندان به‌صورت دستی انجام می‌دادند.

یک نمونه ساده برای مقایسه پیچیدگی‌های فعالیت‌های بانکی و مالی امروزه با گذشته، مغایرت‌گیری است. کاری که سادگی امروز آن، با پیچیدگی سال‌های گذشته قابل‌مقایسه نیست. امروز اگر تصمیم بگیریم بین دو فایل مغایرتی پیدا کنیم، به‌سادگی و با استفاده از نرم‌افزاری مانند اکسل می‌توانیم این کار را انجام دهیم اما در دهه ۷۰ مغایرت‌گیری خودش یک پروژه تمام‌عیار بود که رفع این نوع چالش‌ها از مزیت‌های ورود تکنولوژی و مکانیزه شدن سیستم‌های بانکی است.

مکانیزه شدن و در ادامه، ورود سیستم‌های متمرکز بانکی (کربنکینگ) و فعالیت شرکت‌هایی مانند داتین، باعث ایجاد تفاوت‌ در اکثر فعالیت‌های بانکی شد. اولین تفاوت، متمرکز شدن فعالیت‌ها و درنتیجه پیشگیری از دوباره‌کاری در شعب مختلف است. در بانکداری امروز، هر تغییری روی سیستم، بر فعالیت تمامی شعبه‌ها تاثیرگذار است و درنتیجه نیازی به بررسی یک‌به‌یک آنها نخواهد بود.

یک مثال ساده برای تأثیر سیستم‌های متمرکز بر بازدهی انجام کار، پنل‌های ارسال پیامک است. اگر بخواهیم به گروه زیادی از افراد یک پیامک واحد بزنیم، بدون استفاده از پنل‌ها، ناچاریم برای هر شماره چند ثانیه زمان بگذاریم و وقتی این چند ثانیه را در تعداد نفرات ضرب کنیم، متوجه می‌شویم که زمان زیادی از ما گرفته شده است؛ اما یک پنل پیامکی به ما کمک می‌کند در زمان بسیار کوتاه با وارد کردن شماره‌های مخاطبین و زدن دکمه ارسال، تمام پیام‌ها را در کسری از ثانیه ارسال کنیم.

امروزه بیش از ۲۰ هزار شعبه بانکی در کشور داریم. حتی اگر تعداد شعب شبکه بانکی را در آن زمان ۱۰ هزار شعبه در نظر بگیریم، در دهه ۷۰ با توجه به نیاز حضور حداقل سه الی چهار نفر در اضافه‌کاری‌های اجباری اسفندماه، بیش از ۳۰ هزار نفر و یعنی ۳۰ هزار خانواده درگیر این موضوع بودند. درگذشته اگر بانکی هزار شعبه داشت و برای انجام کاری لازم بود در هر شعبه حداقل دو نفر دو ساعت زمان برای یک کار بگذارند، درمجموع بالغ بر ۴ هزار نفرساعت وقت و انرژی مصرف می‌شد. اما امروز با کمک سیستم‌های مکانیزه و متمرکز به‌جای این دو هزار نفر، تنها چند نفر در ستاد (یا شرکت‌های پیمانکار) کل کار را در چند ساعت انجام می‌دهند، کاری که شاید نهایتاً با کمتر از ۵۰ نفرساعت به‌طور کامل انجام شود.

این آمار و ارقام و هزاران محاسبه و دلیل دیگر، نشان می‌دهد سیستمی شدن فعالیت‌ها و تکنولوژی کربنکینگ، به داد روزهای قبل از عید خانواده‌های زیادی رسیده و از ساعت کارهای طولانی شب عید این تعداد کارمند بانکی کاسته است. دلیلی که شاید انگیزه‌بخش من و همکاران من در ارائه این خدمات، به سیستم بانکی است.

و البته که هر سیستمی علاوه بر محسنات، نقطه‌ضعف‌هایی نیز دارد و سیستم کربنکینگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. به‌طور مثال امروزه اگر به هر دلیلی زیرساخت‌های ارتباطی به مشکل برخورد کند یا سرورهای مرکز داده بانک دچار مشکل بشوند، تمامی خدمات آن بانک دچار مشکل می‌شود. حال‌آنکه درگذشته چیزی با عنوان قطعی سیستمی وجود نداشت چراکه هر فرد با در دست داشتن کاغذ و قلم یا نهایتاً کار با سیستم موجود در شعبه، می‌توانست کار مشتریان را پیش ببرد. ولی شمارش مزایا و معایب و قرار دادن آنها در دو کفه ترازو، به‌روشنی نشان می‌دهد که چرا تکنولوژی ما را به این سمت برده است.

با آنکه تشخیص و ترسیم آینده دقیق دنیای بانکداری، چیزی است که از عهده یک آینده‌پژوه برمی‌آید، هر کسی تصویری از آینده دنیای کاری خود دارد. بر این باورم که در آینده‌ای نه‌چندان دور و نه‌چندان نزدیک، نوع و کیفیت تعامل هریک از ما با بانک متفاوت خواهد بود. در تصوری که دارم، بانک‌ها به معنی واقعی کلمه، به‌ازای هر مشتری رفتار خاصی از خود نشان می‌دهند؛ گویی که هر مشتری با بانکی متفاوت و مختص خود در تعامل است. محوریت داده‌ها و هوش مصنوعی کمک خواهد کرد که شناخت و تعامل بانک، به‌خصوص در بسترهای مجازی با مشتریانش متفاوت باشد. آنقدر متفاوت و ساده‌تر و جذاب‌تر، که آن روز با خودمان فکر خواهیم کرد چگونه در آستانه سال ۱۴۰۰ بدون هیچ‌کدام از این قابلیت‌ها و تکنولوژی‌ها بانک‌ها سرویس‌دهی می‌کردند؟

یا در اوایل دهه ۷۰ که خبری از موبایل نبود، کدام‌یک از ما می‌توانست شرایط امروز را باور کند؟ کدام‌یک از ما در سال‌های اولیه ورود موبایل‌ به ایران تصور می‌کردیم روزی می‌رسد که می‌توانیم تمامی تعاملات اجتماعی و کاری خود را از طریق گوشی‌های موبایل انجام دهیم؟ یادمان نرود که در آن سال‌ها یکی از تبلیغات خلاقانه یکی از تولیدکنندگان تلفن‌های همراه، امکان مکالمه در حالت اسپیکر بود! چیزی که امروزه نه‌تنها جزو امکانات محسوب نمی‌شود بلکه جزو حداقل‌ قابلیت‌های بدیهی یک گوشی موبایل است.

آینده‌ای که برای سیستم‌های بانکداری و پیشرفت شرکت‌های فناوری این حوزه متصور است، فراتر از آن چیزی است که بشود امروز به این راحتی آن را حدس زد. آینده‌ای که در آن هر فرد در سیستم بانکی، یک پروفایل کامل دارد و در آن خلاصه‌ای از تمام اطلاعاتی که می‌تواند در مسیر خدمت گرفتن او از بانک موثر باشد، تنها در کسری از ثانیه برای بانکدار یا کارشناس پشتیبانی تلفنی بانک نمایان می‌شود. شاید در ادامه این ربات‌ها باشند که قرار است پاسخگوی نیازهای بانکی ما باشند. کسی چه می‌داند؟